Friday, October 08, 2010

چهل و یکم

گودرم را زیر و رو می کردم ، اوضاع اسفناک و نابه سامانی داشت ، یک سری فالوهایی داشتم که خوانده نمی شدند ، گودرم را پر کرده بودند و جای بقیه را تنگ . اصلاً وجودشان آزارم می داد . بی فایده بودند و دوست نداشتنی . همه شان آن فالو شدند ...

[یک سری افراد در زندگی هر کسی پیدا می شوند که وجودشان کأن لم یکن است ، غم خوار بودنشان پیشکش .. باری روی ِ دوش ِ زندگی ِ بینوایمان هستند .. کاش می شد همه را آن فالو کرد و خلاص ...]

No comments:

Post a Comment