Sunday, February 20, 2011

صدُ بیستُ سوم

این مردهاعزیزم می داند من به سر کشیدن بطریِ آب حسّاسیت مزمن دارم، همیشه سر می کشد. عزیزم با اینکه دید چقدر برای پیدا کردن جا کلیدی مورد علاقه ام بازار را زیر پا گذاشتم، سوییچش یا روی اپن است یا میز غذاخوری! عزیزم می داند که خیلی بی خوابم و شب ها به زحمت خودم را خواب می کنم و صبح ها بعد از نماز به سختی به خواب می روم ولی ماس ماسکش همیشه زیر بالش است و صدای مسخره اش بیدارم می کند. عزیزم میداند به لک شدن میز خیلی حساسم ولی خستگی را بهانه می کند و همیشه پاهایش روی میز ولو ست! عزیزم می داند که اگر ظرف غذایش را نیاورد ناهار ندارد، اما همیشه جا می گذارد و همیشه ناهار دارد ..


بعداً نوشت: اجازه بدید در مورد جوراب ها صحبتی نکنم

توضیح نوشت : اگر فونت هنگام باز خوانی آزارتان می دهد ، چاره دیگر ساز کنیم !

Saturday, February 19, 2011

صدُ بیستُ دوم

برای هر زنی ، زن بودن ؛ سخت ترین کار دنیاست ..

Wednesday, February 16, 2011

صدُ بیستُ یکم

چه کسی می خواهد من و تو ، ما نشویم ؟ خانه اش ویران باد !

Sunday, February 13, 2011

صدُ بیستم

گاهی آدم فکر نمی کند که مهم باشد ، گاهی آدم نمی داند که رضایتش ارج و قُرب دارد ؛ وقتی نشدن کاری را به عدم رضایت آدم ربط می دهند .. حس خوبی است اصلاً .

Wednesday, February 09, 2011

صدُ نوزدهم

این مردهامن برایت نمی میرم ! یعنی هیچ گاه نخواسته ام وجودم را فدایت کنم ،‌ من عاشقت هم نیستم ؛ حتی آنقدر وابسته ات نیستم که بدون ِ‌تو نتوانم ادامه زندگی دهم !! من فقط عاشقانه دوستت دارم ، همین کافی نیست ؟

.البته که ما هیچ ادعایی در برابر بزرگان وبلاگ نویس نداریم ؛ ولی خب .. [+]

Sunday, February 06, 2011

صدُ هجدهم


این مردهارفتنت را تماشا می کنم ،‌گویی وجودم را راهی می کنم ، راهی ِ راهی که پایانش را کسی آگاه نیست ..

صدُ هفدهم

مگر نه این است که ، باید کنارِ ِ هم آرام بگیریم؟

پس چرا نمی گیریم؟!


Friday, February 04, 2011

صدُ شانزدهم


اوّل ربیع که می شود یاد ایّم کنکور کارشناسی می افتم ، حال و هوای خوابگاه مدرسه و صدای شیرین ناظم پیش که صبح زود بیدارمان کرد :

[ ماه ربیع الاوّلِ ؛ تولّد پیامبرِ ِ ؛ هر کی نخنده تنبلِ ]

اکنون دیگر ماه های حزن و اندوه رو به پایانی است ؛ ربیع تان مبارک !

Thursday, February 03, 2011

صدُ پانزدهم

چیزی نیست که مرا سر شوق بیاورد ، جز تو .. که تو هم نیستی !

[+]