Thursday, December 30, 2010

صدُ چهارم/ مدینه نوشت 5

زمان روضه بانوان پایان یافته ، قرآنی را از روضه اصلی برداشته و با خودش می آورد ؛ شُرطه که متوجه شد مانع شد ، شروع کرد به التماس و زاری که « یادگاریه ، بذار دستت و ببوسم ، تو رو خدا و ... » . حتما می داند که اینها وقف حرم است و حتما می دانید که این کارها تنها از پس یک ایرانی بر می آید ...

+ مدینه النبی ، روز وداع

.ان شاءالله قسمتتان شود بروید ؛ فقط از دست هم وطنان گرامی حرص می خورید!

صدُ سوّم

مرور تاریخ زمانی لذت بخش است که نقش پُر رنگ خودت را در آن حس کنی ، و این برای ما دهه ی شصتی های بی نوا که همیشه شنونده آن بودیم روح نواز است .

.گرامی می دارم چنین روزی را در سال گذشته !

Saturday, December 25, 2010

صدُ دوّم

اگر بنا بر این باشد که رابطه ی من و تو ، دو دو تا چهارتا باشد که حساب من و ِل مُعطل است خدا ...

Thursday, December 23, 2010

صدُ یکم

پیدا کردن یک وبلاگ بی نظیر همان قدر لذت بخش است که ؛ آشنا شدن با یک دوست تازه !

. امشب با کلی جاهای خوب آشنا شدم ، کسانی هستند که در گوشه و کنار می نوسند ولی نمی دانند که چه آرامشی به ادم می بخشند .

صدُم

عشق کمی و زیادی ندارد ، این تنها توجّه است که آن را پُر رنگ می کند .

Saturday, December 18, 2010

نودُ نهم

وقی می دانی که آنچه بدان علم داری درست است ، تا نیمه اش را رفته ای ؛ ما بقی آن است که ثابت قدم بمانی . همین !

Tuesday, December 14, 2010

Monday, December 13, 2010

نودُ هفتم

آدم ها احتیاج دارند گاهی به سرشان بزند ، بزنند به سیم آخر ، کاری که همیشه آرزو داشتند را انجام دهند ؛ بی آنکه نیاز به نگرانی و دلسوزی کسی باشد . ایرادی دارد؟

Tuesday, December 07, 2010

Monday, December 06, 2010

نودُ پنجم

موقعیت هایی را که با خونِ دل به دست آورده ایم و برای لحظه لحظه آن زحمت کشیده ایم را بر باد فنا می دهند و می گویند جوانان امروزی لاقید و بی مسئولیّت اند.

. دوران سختی را پشت سر می گذارم ، مرا برای هرچه سریع تر رسیدن به آرامشم دعا کنید .


Sunday, December 05, 2010

نودُ چهارم

ستاره ها همچون کور سوهای امید اند که در زندگی مان سوسو می زنند . کافی است دست دراز کنیم ، امید ها به واقعیت می پیوندند .

. همیشه عادت داشتم برای آرزوهایم تاریخ تعیین می کردم ، موعد می گذاشتم و تلاش می کردم ، تا آن تاریخ یا می شد یا نمی شد . اکنون است زمان تمامی شدن هایی که به تمامی شان بی باور بودم و در پوست خودم نمی گنجم .

Wednesday, December 01, 2010

نودُ سوّم

ما انسانها موجوداتِ بی رحمی هستیم ، می دانیم که آستانه ی شادیِ مان پایین است ، به کوچکترین بهانه شاد می شویم ؛ امّا ، همان را هم ، از هم دریغ می کنیم .